32 ماهگی پسر خونه
یک شنبه(12 مهر): یک ماه دیگه با تموم شیرین کاریها و شیطنتهای پسر خونه تموم شد و ما فقط شاهد بزرگتر شدن فسقل خان هستیم عاشق صحبت کردنشم. اینقدر نـــــاز و بچگونه حرف میزنه که روزی 100 بار قورتش میدم... اومده میگه : مامانی من مریض شدم بعد خودش بلافاصله جواب میده: خدا نکنـــــــه، دشمنت بمیره ... به بابایی میگم خسته شدم، سریع جواب میده: خســــته نباشـــــی... میگیم شاهین چ خبر؟ میگه: سلامتـــــــــی ... مامانی بهت چی میگه؟ عـــــــــاشقتم.... بابایی چی میگه ؟ لــــــپ بابا... قبلا اعدادو از 1 تا 10 میشمارد الان دیگه تا 20 بلده بشماره روزهای...
نویسنده :
مامان شیما
14:32